مدیر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز گفت: برای پیشگیری از فرسودگی و خستگی روانی باید به تغذیه، استراحت به موقع، خواب کافی و انجام فعالیتهایی که منجر به لذت و آرامش میشود به صورت جدی توجه شود و به نکات و دستورالعملهای بهداشتی پایبند بود و این دستورالعملها با دقت اجرا شوند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا، رضا دواساز ایرانی، اظهار کرد: این روزها بسیاری از افراد جامعه به دلیل ترس از ابتلا به ویروس کرونای جهشیافته دچار اضطراب، بیقراری، دلهره و یا نگرانی از مرگ خود یا عزیزانشان میشوند؛ بروز این علائم و واکنشها در افراد طبیعی بوده و در مواردی که شدت این علائم منجر به زجر روانی شدید و افت عملکرد میشود نیاز به دریافت خدمات سلامت روان وجود دارد.
وی افزود: علائم و نشانههای استرس میتواند شامل ترس از ابتلا به بیماری، حرف زدن مکرر در مورد بیماری، چک کردن مکرر علائم و نشانههای جسمی مثل تب، درد و سرفه باشد.
دواساز ایرانی بیان کرد: کاهش توجه و تمرکز، دلشوره، بیقراری، کلافه بودن، اضطراب، بیحوصلگی، کاهش اشتها، بدخوابی، کمخوابی، تپش قلب و احساس ناامیدی و غمگینی و اشتغال ذهنی در مورد مرگ خود یا عزیزان نیز از دیگر علائم و نشانههای استرس در این دوران است.
مدیر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز گفت: در این شرایط، افرادی که سابقه بیماری روانپزشکی مانند اختلالات اضطرابی، اختلال افسردگی، اختلال وسواسی و یا اختلالات خلقی دارند، افراد دارای سابقه بیماریهای مزمن جسمی مانند دیابت، سرطان و تیروئید، اختلالات اضطرابی، اختلال افسردگی، اختلال وسواسی و یا اختلالات خلقی و مصرفکنندگان مواد و الکل و یا محرکها بیشتر در معرض آسیب روانی هستند.
وی افزود: زنان و کودکان بیسرپرست یا بدسرپرست، سالمندان به ویژه آنهایی که تنها زندگی میکنند، کودکان و افرادی که در این حادثه یا حوادث مشابه مانند زلزله، سیل اعضای خانواده و نزدیکانشان را از دست دادهاند نیز بیشتر از دیگر گروهها در معرض آسیب روانی هستند.
دواساز ایرانی با اشاره به توصیههای بهداشتی برای خودمراقبتی، بیان کرد: قبل از هر چیز اطلاعات و دانش در مورد ویروس کرونای جهشیافته باید کامل شود؛ دریافت اطلاعات، تنها از منابع معتبر علمی از قبیل سایتهای مرتبط با وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی در این زمینه بسیار اهمیت دارد.
وی با تاکید بر لزوم مراقبت اعضای خانواده از یکدیگر، ادامه داد: برای پیشگیری از فرسودگی و خستگی روانی باید به تغذیه، استراحت به موقع، خواب کافی و انجام فعالیتهایی که منجر به لذت و آرامش میشود به صورت جدی توجه شود و به نکات و دستورالعملهای بهداشتی پایبند بود و این دستورالعملها با دقت اجرا شوند.
مدیر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بیان کرد: باید اجازه داده شود که افراد در مورد ترسها و نگرانیهایی که دارند حرف بزنند و به صحبتهای آنها فعالانه گوش داد و به آنها فرصت داد تا در مورد هیجانات خود صحبت کنند.
دواساز ایرانی افزود: باید از هرگونه برچسب زدن یا پیشداوری در مورد وجود اختلال روانی در افراد پرهیز شود و باید به آنها گفت که با توجه به اتفاقی که افتاده و اخبار و اطلاعاتی که میشنوند این تجربه ترس و نگرانی، غیر طبیعی نیست.
وی بیان کرد: باید به افراد آموزش داده شود که از چک کردن مداوم اخبار و اطلاعات مربوط به این بیماری یا هر بیماری دیگری که ممکن است ذهنشان را درگیر کند تا حد امکان پرهیز کنند زیرا میزان نگرانی و استرسشان را افزایش میدهد. از انتشار اخبار منفی که موجب افزایش استرس و نگرانی میشود نیز خودداری کنند.
مدیر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز گفت: انجام کارهای روزانه در منزل و بیرون از منزل، فعالیتهای سرگرمکننده مانند تماشای فیلم، دعا و نیایش، ورزش و موسیقی و گفتگو با دوستان و بستگان که به فرد آرامش میدهند نیز بسیار توصیه میشود. همچنین باید وقت بیشتری برای با هم بودن اعضای خانواده اختصاص داده شود و به ویژه با کودکان وقت بیشتری صرف شود.
دواساز ایرانی تصریح کرد: به هیچ وجه برای کاهش استرس، اضطراب و دلشوره و بیقراری نباید بدون دستور پزشک از الکل، مواد مخدر یا داروهای آرامبخش استفاده شود.
وی بیان کرد: با کودکان نیز باید متناسب با سن و سالشان در مورد علائم و نشانههای بیماری کرونای جهشیافته صحبت و شیوههای خودمراقبتی به آنها آموزش داده شود و از دادن اطلاعاتی که منجر به افزایش نگرانی آنها میشود مانند تعداد مبتلایان و مرگ و میر ناشی از بیماری کرونای جدید جهشیافته و کمبود تجهیزات بهداشتی درمانی خودداری شود.
مقالات بیشتر:مرکز مشاوره جلفا
ایسنا/خراسان رضوی کارشناس ارشد روانشناسی بالینی و مدرس دانشگاه گفت: طلاق پدیده بسیار پیچیدهای است و بررسی آن بدون درنظر گرفتن ردپای کودکی بی انصافی است.
علی صنعتگر، در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه بخش بسیار زیادی از تبعات و پیامدهای طلاق در حوزه روانی است، اظهار کرد: به دنبال افزایش نرخ طلاق درچندسال گذشته طی جلسات متعددی که با قوه قضاییه در این زمینه برگزار کردیم، پیشنهاد دادیم مشاوره طلاق اجباری شود و این اتفاق برای اولین بار در ایران در شهر مشهد رقم خورد، بدین صورت که هرکس طلاق میگرفت بایستی ۵ جلسه مشاوره را میگذراند.
وی افزود: بنده تاکنون حداقل درگیر۲۷۰۰پرونده طلاق بودهام و ماحصل تجربهام را از تعامل با این افراد بیان میکنم. سوال اساسی این است که اساسا چرا طلاق اتفاق میافتد؟ در تمام این افراد یک مسئله مشترک بود؛ اینکه افراد مشاوره ازدواج نرفته بودند و تکجلسههای مشاورهای که ممکن است برخی از آنها رفته باشند کمککننده نبود. آدمها برای رانندگی، آشپزی، خیاطی و...دورههای مهارتآموزی را میگذرانند ولی برای پشت فرمان زندگی نشستن و تشکیل زندگی هیچ آموزشی نمیبینند؛ بنابراین اگر به دنبال کاهش طلاق هستیم بایستی افراد آموزشهای لازم را در زمینه مهارتهای زندگی زناشویی بیاموزند.
این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی گفت: وقتی از منظر روانکاوی به طلاق مینگریم، همواره ازدواج به این صورت شروع میشود که ما عاشق انسانی میشویم که این انسان برای ما تداعیکننده یک نفر در دوران کودکی ماست که ما همواره او را دوست داشتیم و لذا این فرد نیز ما را جذب میکند و زمانی که میخواهیم طلاق بگیریم، همسر تداعیکننده یک فرد منفور در دوره کودکی ماست؛ پس اینجا ازدواج و طلاق بین دو انسان انجام نمیشود بلکه تمام این مسائل ریشه در دوران کودکی دارد و ما شاهد هستیم مسائلی که زوجین به عنوان علت ازدواج ابراز میکنند، در آینده تبدیل به مشکل شده و به دعوا و طلاق میانجامد؛ بهطور مثال از یک فرد علت ازدواجش را جویا میشویم و میگوید همسرم خیلی مدیریت اقتصادی خوبی دارد و زمانی که همین فرد برای طلاق مراجعه میکند، علت طلاقش را خسیس بودن همسرش ذکر میکند و یا فردی که در زمینه علت ازدواجش میگوید همسرم فردی معاشرتی است، زمان طلاق میگوید همسرم دلقک است وسنگین رفتار نمیکند و... ؛ بنابراین مشاهده میکنیم تمام مسائلی که در هنگام ازدواج جذابیت داشته در زمان طلاق همان عوامل نقطه ضعف به شمار میآیند؛ بنابراین طلاق به این صورت است که کمکم همسر شبیه کسی میشود که ما در دوران کودکی از آن فرد متنفربودهایم و ویژگی و رفتارهای همسر تداعیکننده همان فرد در دوران کودکی ماست، در نتیجه از او جدا میشویم.
عتگر درخصوص تجربه احساسات پیچیده بعد از طلاق گفت: دامنه حالات روانی افراد از احساس خشم و پرخاشگری تا تنفر، احساس گناه، افسردگی و .. متغیر است. اولین توصیه این است که باید به خودتان اجازه بدهید که این احساسات را تجربه کنید. اگر طلاق گرفتهاید باید غم را تجربه کنید و اطرافیان افراد بایستی فرصت ابراز و تجربه کردن را به آنها بدهند. کسی که جدا میشود بایستی در ابتدا گریه کردن را تجربه کند زیرا دارد رابطه ای را از دست میدهد.
وی در خصوص اینکه چرا افراد ممکن است سالهای طولانی در یک رابطه ناسالم و آسیب رسان باقی بمانند، گفت: ماندن در یک رابطه آسیبزا به هرحال سود و منفعتی برای افراد دارد. انسانها بسیار موجودات استراتژیکی هستند و همواره به دنبال منفعت در یک رابطهاند. آدمی که با یک معتاد یا فردی که به او خیانت کرده، زندگی میکند، به این دلیل است که این رابطه برای او منفعت دارد؛ به طور مثال یکی از مراجعین من اعتیاد شوهر را به عنوان علت طلاق مطرح میکرد و در جریان روانکاوی دریافتیم که این دومین طلاق فرد است و طلاق قبلی او نیز به دلیل اعتیاد همسر بوده، حال سوال اساسی این است که چرا این تجربه برای او تکرار شده است . درجلسات بعدی متوجه شدیم که پدر این خانم معتاد بوده و زمانی که این خانم کودک بوده شاهد این مسئله بوده که پدر از همسایهها پول قرض میگرفته و در کل رفتاری داشته که باعث آبروریزی بوده است؛ بنابراین یک زخم عمیق در این دختر از اعتیاد پدر شکل گرفته و این فرد برای ترمیم این زخم، ناخوداگاه عاشق افراد معتاد میشود و تلاش میکند افراد معتاد را ترک داده و مداوا و درمان کند تا تخیلات و تمایلات خود از یک مرد سالم و پدر کامل را بتواند تجربه کند، به همین دلیل وارد رابطه با یک فرد معتاد میشود و برای بهبودی او تلاش میکند، اما نمیتواند او را ترک دهد؛ درنتیجه از آن رابطه بیرون میآید و دوباره وارد یک رابطه دیگر با افراد معتاد میشود و در نهایت این مسئله مجدد تکرار میشود؛ بنابراین این فرد به منظور ترمیم زخمهای دوران کودکی خود در یک دور باطل افتاده تا بلکه بتواند در کنار این آدمها وجود یک پدر سالم و شاداب را تجربه کند؛ به عبارتی این فرد از بودن با افراد معتاد یک منفعت کاذب نصیبش میشود.
صنعتگر افزود: در بیشتر مواقع زمانی که زنان در یک رابطه آسیبرسان باقی میمانند دراصل این رابطه فرصت تسویه حساب با والدین در دوران کودکی را به آنها میدهد. بیشتر تصمیمگیریهای ما به صورت روزانه توسط بخش ناخوداگاه ذهن انجام میشود که هیچ اطلاعی از آن نداریم.
رد پای دوران کودکی در طلاق
وی ادامه داد: طلاق بسیار پدیده پیچیدهای است و بررسی آن بدون درنظر گرفتن ردپای کودکی بسیار بی انصافی است؛ بنابراین تمام پدیدهها نظیر ضرب و شتم، خیانت و ... ریشه در دوران کودکی دارد؛ مثلا با مراجعی برخورد میکنیم که در دوران کودکی شاهد ضرب وشتم مادرش توسط پدر بوده است و این دختر که فرزند کوچکی بوده فقط نظارهگر درد و رنج مادر بوده و بعد ازازدواج این دختر تعمدا شرایطی را به وجود میآورد و همسرش را به سمت خشونت هدایت میکند که او را بزند و هربار این اتفاق میافتد او با قربانی بودن مادر در دوران کودکی همانندسازی میکند گویی که کتک خوردن او از رنجهای مادر کم میکند.
صنعتگر در خصوص سپردن حضانت کودکان به مادران گفت: خوشبختانه در این خصوص اتفاقات مثبتی در حال رخ دادن است و تعیین حضانت از سوی قاضی پرونده به مشاورین خانواده سپرده میشود و برای تعیین اینکه حضانت فرزند با کدام یکی از والدین باشد از طریق مددکار اجتماعی، روانشناس کودک و روانشناس زوج درمانگر و روانشناس فردی تصمیمگیری میکنند.
مقالات بیشتر:بهترین روانشناس کودک و نوجوان در شهرآرانخستین مرکز مشاوره حوزههای علمیه در استان مرکزی افتتاح شد
گروه استانها-مدیر حوزه علمیه خواهران استان مرکزی با اشاره به افتتاح نخستین مرکز مشاوره حوزههای علمیه در استان مرکزی گفت: راهاندازی مرکز مشاوره و خدمت به مردم یکی از مهمترین اقدامات حوزه علمیه است و این اقدام درواقع شجره طیبهای است.
بهگزارش خبرگزاری تسنیم از اراک ، حجتالاسلام فاضل حسامی ظهر امروز در مراسم افتتاح نخستین مرکز مشاوره حوزههای علمیه در استان با اشاره به افتتاح نخستین مرکز مشاوره حوزه علمیه استان مرکزی گفت: برای راهاندازی و افتتاح این مرکز مشاوره تلاشها و زحمات بسیاری انجام شده اما زمانی این زحمات دلنشین است و به ثمر مینشیند که مراجعان و زوجها با مراجعه به این مرکز مشاوره نتیجه ببینند.
وی افزود: امیدواریم با تلاش و حمایت مسئولان شاهد رونق این مرکز مشاوره باشیم اما توجه به این نکته ضروری است که امیدواریم مردم گرفتار مشکل نباشند.
مدیر حوزه علمیه خواهران استان مرکزی با اشاره به ضرورت راهاندازی مراکز مشاوره گفت: مشاوره برای حل مشکل نیازمند تخصص است و هر فردی در فرآیند زندگی قبل از اینکه مشکل به وجود آید باید رویکرد پیشگیرانه داشته باشد اما زمانی که مشکل شکل گرفت و عمق پیدا کرد باید کار را به کاردان سپرد.
حسامی تصریح کرد: اگر مشکل و نگرانی در زندگی ایجاد شد باید از فرد دانا و با تجربه کمک گرفت تا شاهد طلاق و جدایی نباشیم اما زمانی که مشکل عمق پیدا کرد باید به مشاور و متخصص مراجعه کرد بنابراین حوزه علمیه با این رویکرد وارد میدان شده است.
وی عنوان کرد: راهاندازی مرکز مشاوره و خدمت به مردم یکی از مهمترین اقدامات حوزه علمیه است و این اقدام درواقع شجره طیبهای است که ریشههای محکمی در زمین دارد و از ثمرات و برکات آن در جامعه میتوان بهره برد.
مدیر حوزه علمیه خواهران استان مرکزی بیان کرد: دوره تخصصی و پیشرفته برای تربیت مشاوران تخصصی در جامعه روحانیت استان برگزار شده که تاکنون 25 نفر از طلبه سطح مقدماتی خود را به پایان رساندهاند و وارد سطح متوسط شدهاند.
21 هزار نفر در سطح استان مرکزی آموزشهای قبل از ازدواج را دریافت کردند
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره استان مرکزی هم در این مراسم با اشاره به افتتاح این مرکز مشاوره گفت: با توجه به اینکه سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور تصمیم دارد که همه مراکز و نهادها به صورت نظاممند و قانونمند از مشاوره تخصصی استفاده کنند تاکنون تفاهمنامههایی با سپاه، کمیته امداد، نیروی انتظامی و حوزه علمیه منعقد شده است.
منصور عبدی افزود: نخستین مرکز مشاوره قانونمند با مجوز سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشوری شروع به کار کرده از استان مرکزی با همکاری حوزه علمیه استان بوده است.
وی ادامه داد: هدف از مشاوره ارائه خدمت به مردم و اطلاعات به آنها در زمینههای مختلف است و با توجه به اینکه بیشترین مراجعهکنندگان به این مرکز مشاوره زن هستند باید از مشاوران حرفهای زن و متخصص در این مرکز استفاده کرد.
عبدی تصریح کرد: تمرکز اصلی مشاوران باید بر ارائه خدمت درست و مشاوره تخصصی به مراجعان به ویژه زوجها باشد تا شاهد طلاق و جدایی آنها و آسیبهای پس از طلاق برای آنها نباشیم.
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره استان مرکزی عنوان کرد: باید این فرهنگ در جامعه نهادینه شود که خانوادهها به جای هزینههای جهیزیه و عروسی به گواهینامه همسرداری قبل از ازدواج فرزندان خود توجه داشته باشند که تاکنون 21 هزار نفر با همکاری معاونت اجتماعی استانداری در سطح استان آموزشهای قبل از ازدواج را دریافت کردهاند.
یک روانشناس معتقد است، به دلیل محدود شدن ارتباطات اجتماعی در ایام کرونا آموزش روابط اجتماعی توسط مدرسه، محیط اجتماع و محیطهای آموزشی محدود شده است بنابراین والدین مسئولیت سنگینتری برای آموزش ارتباطات اجتماعی به کودکان دارند.
به گزارش ایکنا، طی یک سال گذشته با شیوع ویروس کووید ۱۹ سبک زندگی افراد با تغییرات متعددی مواجه شده است. اعمال محدودیت در رفتوآمدهای خانوادگی، تعطیلی برخی مشاغل، ارائه آموزشهای مجازی به دانشآموزان و دانشجویان و ... پیامدهای مختلفی برای خانواده به همراه داشته و روال طبیعی و سابق زندگی افراد را بر هم زده است. شرایط جدید کرونایی اگر با مدیریت و برنامهریزی همراه باشد میتواند به فرصتی بهینه در ابعاد مختلف برای خانوادهها تبدیل شود اما این مهم نیاز به آموزش خانواده برای قرار گرفتن در مسیر صحیح دارد.
یکی از موضوعاتی که در این برهه خاص زمانی باید مورد توجه قرار گیرد آموزش مسائل و ارتباطات اجتماعی به کودکان است. با محدود شدن رفتوآمدها و عدم حضور بچهها در مدرسه، دومین محیط آموزشی که بچهها در آن ارتباطات اجتماعی را یاد میگرفتند، عملاً حذف شده، بنابراین لازم است خانوادهها به این خلأ آموزشی توجه داشته باشند.
بدین جهت خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) در راستای رسالت آموزشی خود اقدام به ارائه بستههای آموزشی برای خانوادهها در محورهای مختلف کرده که در همین راستا «سیما فردوسی»، روانشناس بالینی و کارشناس خانواده به بیان نکاتی مهم در موضوع آموزش خانوادهها پرداخته است.
در ادامه، سومین قسمت از این بستههای آموزشی با موضوع «ارتباطات اجتماعی کودکان در دوران کرونا» از سوی سیما فردوسی، روانشناس بالینی و خانواده ارائه میشود:
یکی از حیطههای رشدی در کودکان و نوجوانان رشد اجتماعی آنهاست؛ یعنی چگونه یاد بگیرند که تعامل داشته باشند، ارتباط برقرار کنند، با دیگران صحبت کنند و از این ارتباطات اجتماعی لذت ببرند. در این ارتباطات اجتماعی است که بچهها خیلی چیزها یاد میگیرند.
بچهها وقتی با دوستان و گروه همسالان خود باشند و البته این دوستان، دوستان خوبی باشند، از آنها و از بزرگترها خیلی چیزها یاد میگیرند. در ایام غیر کرونا وقتی بچهها مدرسه میرفتند، معلمها رفتارهای اجتماعی آنها را میدیدند و اگر آداب معاشرت، تشکر کردن، ارتباطات اجتماعی ... بچه اشتباه بود یا بچهها رفتار اشتباهی را نشان میدادند، معلمها متوجه میشدند که رفتار آنها اشتباه است و تذکر میدادند.
خیلی چیزها را باید در خانواده یاد بگیریم اما بعضی از رفتارها در خانواده یا الگویی ندارد، یا آموزشی برای آن ارائه نمیشود و بچهها فقط در اجتماع است که این رفتارها را دیده و یاد میگیرند. پس اجتماع دومین مکان برای یادگیری است. مدرسه هم از مکانهای اجتماعی است و بسیاری از رفتارهایی که بچهها در خانه یاد نگرفتهاند در مدرسه و توسط معلم، مشاور و ... میآموزند.
نکته دیگر این است که ممکن است بچهها رفتاری را به غلط یاد گرفته باشند؛ مثلاً رفتاری را در خانواده یاد گرفتهاند که رفتار صحیحی نبوده ولی در خانواده کسی نبوده که به بچه غلط بودن رفتارش را تذکر بدهد و شاید بعضی مواقع خود خانواده هم همان رفتار غلط را داشته که بچه آن را یاد گرفته، در اینجا مدرسه با اصلاح رفتار میپرداخت و یا در سایر اجتماعاتی که بچهها در آن حضور پیدا میکردند مثلاً کلاسهای ورزشی، هنری و رفتوآمدها و میهمانیها، بچهها میتوانستند بسیاری از رفتارهای درست اجتماعی و آداب معاشرت و ... را یاد بگیرند که اکنون اینها کم شده است.
پس وظیفه والدین برای آموزش رفتارهای اجتماعی به بچهها سنگینتر شده است.
خانوادهها یک روز در هفته باید دور هم بنشینند و صحبت کنند که چه رفتاری خوب است و چه رفتاری بد است. به لحاظ اجتماعی ما مسئول رفتارهای خودمان و فرزندانمان هستیم و باید به بچهها یاد بدهیم که کدام رفتار اجتماعپسند نیست و کدام اجتماعپسند است.
مقالات بیشتر:بهترین روانشناس کودک و نوجوان پونک